چرا کلاس درس خسته کننده می شود ؟
معمان و کلاس درس جذاب
كلاسهای درس در یك دستهبندی كلی یا شاداب، جذاب و مخاطبگستر، یا كسلكننده، خمود و مخاطبگریز و یا معمولی و عادی است. كلاس درسی كه در آن به مۆلفههای جذابیت عطف توجهی نشان داده نمیشود با گذشت زمان ممكن است كمكم سستی و كسلكنندگی در آن به چشم آید كه گسست ارتباط بین معلم و فراگیر از روشنترین پیامدهای ناگوار آن خواهد بود و نتایج آموزش را عقیم و بیاثر میسازد.
سۆال اصلی و اساسی آن است كه چگونه میتوان كلاس درس را جذاب، دلپذیر و خوشایند نمود تا نه فقط مقررات آموزشی بلكه اشتیاق فراگیران برای یادگیری و حس كنجكاوی و حقیقتجویی آنان عمدهترین عامل حضور در كلاس شود و رعایت انضباط و مقررات و آداب آموزشی را برای بهرهبرداری بیشتر از كلاس باعث آیا میتوان با قاطعیت و انعطافناپذیری و با اعمال حاكمیت و مدیریت بیچون و چرا كلاس را جذاب ساخت؟
چرا کلاس درس خسته کننده می شود ؟
آیا با واگذار كردن فراگیران به حال خود و حذف نظارت و مدیریت ( مثل بیتوجهی به آمد و شدهای نابهنگام دانشجویان در حین تدریس، مزهپرانیهای بیجا، لطیفهگوییهای مستمر، اتلاف وقت كلاس به مسایل و مطالب بیرونی و خارج از درس و اموری از این قبیل ) میتوان كلاس را جذاب ساخت و شوق فراگیر برای حضور در كلاس را برانگیخت؟
آیا اجازه هر نوع اظهارنظر، هر نوع سخن و پرسش و به اصطلاح رایجتر اجازه «گفتمان آزاد» میتواند به جذابیت كلاس كمك نماید یا آن كه باید به عوامل دیگری توجه نمود و به جای جذابیت زودگذر - كه نتایج زودگذری از آن حاصل میشود - به جذابیت پایدار كلاس اندیشید و كلاس درس را با حفظ كلاس بودن و جریان داشتن درس و تعلیم در آن برای فراگیران مبارك و مطلوب گردانید.
یكی از مشكلاتی كه هم اکنون دامن گیر آموزش ایران است این است كه كلاس ها جذابیت لازم را برای جذب دانش آموز به كلاس درس را ندارد و برای همین دانش آموزان از كلاس درس فراری می باشند و هر روز آرزوی تعطیلی كلاس را دارند و همیشه به دنبال راهی هستند كه از كلاس فرار كنند.
به نظر میرسد جذابیت كلاس بر چند ركن و پایه استوار است:
الف- معلم
ب- متن و محتوای درس
ج- فضای كلاس
حال به شرح هر یك از مۆلفههای جذابیت كلاس میپردازیم.
الف- معلم
معلم یكی از اركان اساسی آموزش و پرورش است و بدون در نظر گرفتن نقش او، نقش سازندهای را نمیتوان برای تعلیم و تربیت منظور نمود. معلم نه تنها متخصص مسایل آموزشی، بلكه راهنما و سرمشق فراگیران، مشاور و مشفق آنان و دوست و مشكلگشای دانشپژوهان است و این همه كاركرد با عنایت به نقش و جایگاه ممتازی است كه او در تعلیم و تربیت داراست.
حال اگر معلم بتواند غیر از آن كه مسایل آموزشی را میآموزد، مشفقانه و مشتاقانه در صلاح و اصلاح رفتار و تربیت فراگیران بكوشد، با آنان نه از روی مقررات خشك آموزشی بلكه از روی احساس وعاطفه متعادل رفتار نماید، موقعیت آنان را درك كند، خشك و عبوس و با اخم و ترشرویی برخورد ننماید، حرمت و جایگاه آنان را پاس دارد و با آنان در تعامل و تفاهم باشد، كلاس درس، كلاسی خوشایند و پرجاذبه خواهد شد و فراگیران برای حضور در چنین كلاسی اشتیاق نشان خواهند داد.
نقش معلم در جذابیت کلاس از چند جنبه:
1. جنبه علمی
1-1. تسلط علمی
معلمی میتواند جذابیت كلاس را فراهم آورد كه از نظر علمی توانا و مسلط باشد. در واقع اصلیترین وظیفه آموزشی معلم یاد دادن و آموختن است و معلمی كه از نظر علمی تواناتر باشد، بهتر میتواند این وظیفه را به انجام برساند. حال اگر وظیفه آموزشی معلم با كم آگاهی او به خوبی انجام نگیرد و كلاس درس او سطح مناسبی از اندیشه و دانایی را شاهد نباشد، ممكن است فراگیران نسبت به حضور در چنین كلاسی احساس تردید كنند و به این نتیجه برسند كه خود با مطالعه كتاب میتوانند به همین سطح از آموزش كه معلم آن را عهدهدار شده است، دست یابند.
نحوه برخورد معلمان با کلاس اولی ها
در این صورت كلاس برای فراگیران فاقد جذابیت میگردد و تنها ممكن است قوانین و مقررات آموزشی یا به تعبیری درستتر «جبر مقررات آموزشی» فراگیران را به حضور در كلاس راضی سازد.
در تجارب برخی از معلمان مشاهده و شنیده شده است كه آنان بدون آن كه قواعد سختگیرانهای را برای حضور دانش آموز در كلاس وضع و اعمال نمایند، تنها به دلیل اطلاعات گسترده علمی توانستهاند دانش آموز را مشتاقانه به كلاس بیاورند و دانش آموزان از چنین كلاسی بهرههای فراوان بردهاند.
1-2. پاسخگویی
تسلط علمی معلم امری جدا از پاسخگویی اوست. ممكن است معلمی به لحاظ علمی توانمند باشد، اما در پاسخ به پرسشهای دانش آموزان توانائی نشان ندهد. زیرا پاسخگویی علاوه بر حضور ذهنی قوی به پیش زمینههای دیگری همانند آشنایی با اندیشههای روز و شبهات جدید، استفاده از منابع نوتر و جدیدتر، احترام به جایگاه فراگیر و در نظر گرفتن حق پرسش برای او و استقبال از جلب مشاركت و حاكمیت جوّ پرسش در كلاس است. معلمی كه با این پیش زمینهها بیگانه باشد، معلم پاسخگو نخواهد بود. معلمی كه به مطالبات، ابهامات و سۆالات دانش آموزان پاسخ ندهد، نمیتواند برای آنان ایجاد جذابیت نماید و چنین كلاسی برای ذهن پرسشگر دانش آموزان، كلاس بیجاذبه تلقی خواهد شد. در كلاسی كه پاسخگویی جریان دارد:
دانش آموز مطالب و سۆالات خود را پنهان نمیكند و پرسشها امكان طرح خواهند یافت.
حاكمیت جوّ پاسخگویی كلاس را به مكانی برای داد و ستد اندیشهها مبدل خواهد ساخت.
جلب مشاركت در چنین كلاسی جریان منظم خواهد داشت.
به عكس،معلمانی كه قادر به پاسخ نباشند میكوشند به گونهای رفتار نمایند كه دانش آموز از طرح پرسش گریزان و پشیمان شود و یا پرسش دانش آموز را به گونهای صورتبندی میكنند كه بر پاسخ آن قادر و توانا باشند. در پارهای از موارد واگذار كردن پرسش به آخر كلاس یا به صورت خصوصی در پایان كلاس یكی از ترفندهای فرار از پرسش است.
1-3. استفاده از منابع
روشن است كه معلمان تك منبع تنها به دادههای همان منبع اكتفا میكنند و اكتفا به دادههای یك منبع و عدم اطلاع از مسایل جانبی و مطالب بیرونی از كتاب كه ممكن است متناسب با نیازها، خواستها و علائق فراگیران باشد، از جذابیت درس میكاهد و كلاس را پویا، بالنده و پرجاذبه نشان نمیدهد. برخی از معلمان پیرامون منبع درسی اطلاعات خوب و مناسبی دارند اما همین كه خارج از منبع چیزی از آنان پرسیده شود اظهار بیاطلاعی میكنند و ممكن است به آسانی اعتبار علمی خویش را متزلزل نشان دهند. بدین جهت استفاده از منابع متعدد برای جذابیت كلاس توصیهای حتمی است. البته منابع نیاز نیست به صورت كتاب باشد. معلمانی كه با دادههای جدید اینترنتی از مباحث دانش آموز را از نوترین مباحث آگاه میسازند، كلاس خویش را جذاب مینمایند.
تربیت اثر بخش 12
2. جنبه رفتاری؛
2-1. شادابی:
معلمی كه عبوس، گرفته، اخمآلود و یا افسردهرو باشد، نمیتواند پیامآور شادابی و طراوت باشد و كلاس او فاقد اشتیاق و جذابیت خواهد بود. البته گاه ممكن است فیزیك چهره یك معلم كمی او را جدی و گرفته نشان دهد، در این صورت بهرهمندی از طنز و آمیختن درس با تكنیك بیان میتواند آن را جبران نماید.
اگر معلم شاداب و با نشاط باشد:
دانش آموزان مشتاقتر در كلاس حاضر خواهند شد.
روابط بین استاد معلم و دانش آموز صمیمانهتر خواهد گشت.
دانش آموز به طرح مشكلات خویش با استاد معلم خواهد پرداخت و از معلم به عنوان مشاور بهره خواهد برد.
دانش آموزان شادابتر خواهند شد و بهرهوری از كلاس افزایش خواهد یافت.
روحیه معلم تأثیر منفی در اخلاق دانش آموزان نخواهد نهاد.
اما اگر معلم بینشاط باشد:
كلاس خشك و كسلكننده میشود.
دانش آموزان حتی حاضر به طرح پرسشهای درس نخواهند بود و در واقع بسیاری از سۆالات امكان بروز نمییابد.
یادگیری با اختلال مواجه خواهد شد، چرا كه دانش آموز با عنایت به ویژگی معلم علاقه به آموختن را از دست خواهد داد.
ازنقش تربیتی معلم كاسته میشود و دانش آموزان نمیتوانند از رفتار معلمی سرمشق بگیرند.
فضای دوستی و علاقه به فضای سرد و خاموش بدل خواهد شد و رابطه معلم و شاگرد در حد چارچوب آموزشی محدود خواهد گشت.
2-2. احترام به دانش آموز:
ممكن است معلم شخصاً فرد شادابی باشد اما فراگیر در هندسه ذهنی او، جایگاه ویژهای نداشته باشد. در این صورت از چنین معلمی نمیتوان توقع داشت كه به خواست دانش آموز احترام بگذارد. در چنین كلاسی ممكن است معلم یكسویه اعمال مدیریت نماید و تنها خواست خود را بر كلاس تحمیل سازد. نتیجه ضروری چنین كلاسی دلزدگی دانش آموزان از آن است كه جذابیت كلاس را تحتالشعاع قرار میدهد. بدگمانی به دانش آموز، تردید در صداقت او، پاسخهایی گزنده، برخورد دبستانی و مدرسهای با دانش آموز، بیاطلاع و بی دانش فرض كردن دانش آموز و… معلم و دانش آموز را مقابل و معارض یكدیگر قرار میدهد و درس را برای دانش آموز تحمیلی میسازد.
2-3. رعایت پوشش ظاهری
پوشش ظاهری به ظاهر امر سادهای به نظر میآید؛ اما در واقع چنین نیست. برخی از معلمان میپندارند كه باید به لحاظ علمی واخلاقی آراسته و توانمند باشند و توجه به ظواهر از جمله رعایت شأن معلمی در پوشش و آرایش یا پیرایش از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
نحوه برخورد معلمان با کلاس اولی ها
اما این پندار، ناصواب و خطاآلود است. فراگیران حتی درباره پوشش معلم موشكافی میكنند و اگر معلم ظاهری ژولیده و نامرتب داشته باشد، از او تأثیر چندانی نمیپذیرند. راستی چگونه معلم میتواند به تأكید دین بر پاكی و طهارت تكیه كند و بر آموزههای دینی در باب پاكیزگی توجه دهد، اما خود به لحاظ ظاهری ناآراسته و ژولیدهپوش باشد چنانكه آراستگی باطنی معلم میتواند در جذب دانش آموز كمك نماید، آراستگی ظاهری نیز بر جذابیت كلاس خواهد افزود و معلمان باید رنگ و مدل مناسب، تمیزی و در صورت امكان تازگی را در پوشش مراعات نمایند.
2-4. اعتماد و خوشگمانی
معلمی كه به دانش آموزان ظنین و بدگمان است، سوءظن و بدگمانی دانش آموزان را نیز درباره خویش برخواهد انگیخت.
معلم خوشگمان:
مشكل دانش آموز را در مسایل درسی و غیردرسی «بهانه» نمیخواند و از این رو با درك موقعیت او درحل مشكل به او كمك خواهد كرد.
رابطهاش با دانش آموزان بر اساس وسواس و احتیاط افراطی شكل نخواهد گرفت، بلكه رابطهشان بر اساس صمیمیت و تفاهم قوت میپذیرد.
بین خود و دانش آموز گسست ایجاد نمیكند و دیواری از بیاعتمادی نمیكشد، از این رو دانش آموز مشكلات شخصی خود را با او در میان خواهد نهاد. و از او به عنوان راهنما كمك خواهد گرفت.
اما اگر معلم بدگمان باشد
ممكن است سخن راست دانش آموز را نیز دروغ تلقی كند. مشكل او را «توجیه» بداند.
پرسش او را به اصطلاح دست انداختن قلمداد كند و سۆال او را بیپاسخ بگذارد.
همه این ها باعث میشود كه درس و مدرّس آن برای دانش آموز فاقد جذابیت باشد.
2-5. پرهیز از غرور:
معلمی كه مغرور نشان دهد، دانش آموزان از او خواهند گریخت. تكبر و غرور معلم نه تنها رسالت تربیتی معلم را ناكام میگذارد، بلكه وظیفه تعلیمی معلم را نیز با مشكل مواجه خواهد ساخت. برعكس معلمان متواضع و فروتن بهتر میتوانند دانش آموزان را جذب كنند، كلاس را جذاب سازند و به رسالت تعلیمی و تربیتی خویش عمل نمایند.
3. جنبه روشی:
اگر چه روش تدریس واحدی را نمیتوان به عنوان بهترین روش برای معلمان معرفی نمود؛ اما میتوان گفت كه بهترین روش تدریس برای هر معلمی آن است كه برای دانش آموزانش جذابتر و نتیجه بخشتر و حصول یادگیری در آن سهلالوصولتر باشد.
میانگین تراکم دانش آموزی تهران ۳۰ نفر است/ وجود ۲۲ کلاس با یک دانش آموز در کشور
ممكن است گاه سخنرانی محض یا سخنرانی فعال، شیوه سقراطی و یا روش قیاسی نتیجهبخشتر و جذابتر باشد و گاه روش دیگری ایجاد جاذبه نماید و به یادگیری بهتر منجر گردد. زمان آموزشی، متن درسی، مخاطبان درس، تواناییهایی معلم، سیاستهای آموزشی، تكنولوژی آموزشی و اموری از این قبیل در انتخاب روش تدریس معلم اثرگذار میباشد.
مهم آن است كه معلمان محترم به این نكته عنایت نمایند كه تدریس شان باید نتیجه مناسب را در بر داشته باشد و برای دانش آموزان دلنشین و جذاب باشد.
به نظر میرسد كه توجه به نكات زیر میتواند در جذاب كردن روش تدریس موثر باشد.
معلم شیوه تدریسی را برگزیند كه نقش دانش آموز در آن به خوبی لحاظ شده باشد. فیالمثل سخنرانی محض نقش دانش آموز را نادیده میانگارد.
نحوه طرح درس كه از مسایل مربوط به فنون تدریس و روشهای آن است، میتواند در جذابیت موضوع كمك نماید.
معلم میتواند درس را با یك سۆال آغاز نماید و روش خویش را بر این مسأله بنا نهد؛ آنگاه توجه دانش آموزان برای یافتن پاسخ جلب خواهد شد و در ادامه تدریس برای یافتن پاسخ و حل ابهام خویش توجه بهتری به درس نشان خواهند داد.
ارایه چارچوب در آغاز و تلخیص درس در پایان، روش تدریس را مۆثر میسازد. با این كار دانش آموز در آغاز خواهد دانست كه در این جلسه یادگیری به دنبال یافتن چه نكاتی است و اگر از نكتهای غفلت كرده باشد، تلخیص آن در پایان دوباره توجهاش را جلب و نقص و كمبود را جبران خواهد ساخت.
جریان داشتن جلب مشاركت و روحیه پرسش و پاسخ میتواند دانش آموزان را به فراگرفتن مشتاقتر و كلاس را پرجاذبهتر نماید. منظور از پرسش و پاسخ نیز فقط آن نیست كه معلم پاسخگوی سۆالات باشد، بلكه منظور آن است كه درس را به گونهای طرح نماید كه در ذهن دانش آموز پرسش ایجاد شود یعنی شیوه تدریس معلم ، پرسشساز باشد.
4. جنبه مدیریتی:
معلم غیر از آن كه متخصص آموزشی است، نقش یك مدیر را نیز در كلاس ایفا مینماید، تعداد فراگیران، روحیات متفاوت و گونههای رفتاری آنان، محدودیت زمان آموزشی، اتمام سرفصلهای مصوب، الزامات قانونی و مقررات آموزشی و استفاده بهینه از وقت اموری هستند كه مدیریت و نظارت بر كلاس را حتمی و الزامی میسازند. اگر معلم بر كلاس مدیریت ننماید:
هرج و مرج جوّ غالب و حاكم بر كلاس خواهد شد.
روحیه نظمپذیری و انضباط بین فراگیران از بین خواهد رفت.
تعلیم و آموزش ناكامیاب و بینتیجه خواهد شد.
حضور در كلاس بیفایده تلقی میشود و جاذبهای برای حاضر شدن در كلاس درس باقی نخواهد ماند.
اما چگونه مدیریتی میتواند جذابیت ساز باشد؟
معلم باید قبل از هر چیز در فكر ایجاد قوانینی برای كلاس باشد. كلاس كه قاعده خاصی بر آن حاكم نباشد، نتیجه خاصی بر آن مترتب نیست. بنابراین اصل ایجاد و وضع قانون و حرمت نهادن به آن، اصل اولی و ضروری است.
مدارس
قوانینی كه معلم در كلاس به كار میگیرد باید انعطافپذیر باشد. قوانین خشك، بیروح و غیرقابل انعطاف دانش آموزان را از معلم گریزان و كلاس درس را فاقد جذابیت میسازد.
معلم باید سعی كند از تهدید خودداری نماید. تهدید كردن و حاكمیت ترس بر كلاس تنها از آن معلمان ترسو و ضعیفالنفس است و معلمی كه از اعتماد به نفس برخوردار است، ابزارهای دیگری را برای مدیریت برمیگزیند مثلاً برخی از معلمان با تهدید حذف درس، منظور كردن نمره منفی و یا مثلاً معرفی به آموزش عملاً ناتوانی خود را به اثبات میرسانند.
قاطعیت لازمه مدیریت است اما آمیختن آن با منطق، نظارت و مدیریت را پربارتر و نتیجهبخشتر میسازد. در واقع معلم باید در عین قاطعیت منطقپذیر باشد.
لازم استمعلم متناسب با هر كلاسی شیوههای نفوذ در فراگیران را از قبل طراحی نماید. به عنوان نمونه كنترل و نفوذ با استفاده از مجاورت (مثل آن كه معلم به طرف فرد خطاكار برود و در كنارش بایستد) یا با استفاده از اشاره ماهرانه و نیز به كارگیری طنز و شوخی (به شرط آن كه ملایم، محترمانه و ظریف باشد و نه نیشدار، تمسخرآمیز و ریشخند) گونههایی از نفوذ در فراگیران و مدیریت و نظارت بر كلاس است.
مدیریت پلیسی، مدیریت نوچهگرا و جاسوسی، مدیریت خشك نظامی و مدیریت آزاد، رها و بیقاعده گونههای منفی مدیریت است كه كلاس را از مكان آموزشی به مكانی نظامی یا مكانی صرفاً فراغتبخش و سرگرم كننده، بدل میسازد و در نتیجه از جاذبههای درس و كلاس میكاهد. در پایان جدولی ارائه میشود كه معلمان جذاب و غیر جذاب را به لحاظ رویكرد و كاركرد با یكدیگر مقایسه مینماید.
ب- متن و محتوا
متن آموزشی یكی از اساسیترین مۆلفههای آموزشی است كه همواره با فراگیر همنشین و در ارتباط است.
معلم نیز از اركان و پایههای آموزش است ولی همیشه با فراگیر همنشینی ندارد. او تنها در كلاس درس با دانش آموز همراه است و سپس تأثیرات اوست كه میتواند به احساس حضور او در كنار دانش آموز منجر شود. اما متن آموزشی امكان حضور مداوم را در كنار دانش آموز دارد. یعنی دانش آموز هر وقت بخواهد میتواند با آن مۆانست و مجالست برقرار نماید. از این رو جذاب كردن متن بیش از هر چیز دیگر ضروری و لازم مینماید.
افزون بر به كارگیری تكنیك برتر چاپ در كتب درسی (اگركتاب متن درسی باشد) به كارگیری فن نگارش، استفاده از محتوای غنی و پرعمق، بهرهگیری از نظریات جدید و رقیب، آسانیابیمفاهیم و دوری از پیچیدهگوییهای غیرفنی، توجه به نیاز مخاطب و اهتمام به سطح اندیشه و نگرش او میتواند كتاب را با جاذبهها و آرایهها همراه سازد و دانش آموز را به همنشینی مدام با آن ترغیب نماید. متون درسی با محتوای كهنه، با قلم و بیان ناشیوا و دشواریاب، بدون عنایت به مباحث جدی و جاری، پایینتر از فهم مخاطب یا در سطحی دورتر از دانایی و فهم او و بیاعتنا به خواستها و نیازهای فراگیر نمیتواند در دانش آموز علاقه ایجاد نماید و كلاس را جذاب سازد.
ج- فضای كلاس
كلاس درس یك فضای معنوی و آموزشی دارد و یك فضای مادی و فیزیكی. مقصود از فضای معنوی و آموزشی فضای متأثر از معلم و دانش آموز است كه میتواند باز، منعطف، منطقی و با تفاهم باشد و یا بسته، قانونی، خشك و سرشار از یك سونگری و تعارض.
چرا کلاس درس خسته کننده می شود ؟
فیالمثل در كلاس درسی كه معلم اجازه پرسش را به دانش آموز نمیدهد، یا سخن رقیب در آن با طعن و توهین نقد و نقل میشود و یا معلم تنها خواست خود را بر دانش آموزان تحمیل مینماید و از مشورت با فراگیر و حرمت به جایگاه او طفره میرود، چنین كلاسی بسته و غیرمنطقی جلوه خواهد كرد و آثار و فواید درخشانی از آن حاصل نخواهد شد.
اما فضای فیزیكی كلاس عبارت از محدوده كلاس، موقعیت جغرافیایی، صندلی و نیمكت، رنگ و تمیزی، تابلو و وسایل گرمایشی و سرمایشی، فرسودگی بنا یا نو بودن و اموری از این دست است كه در جذابیت تأثیرگذار است. معمولاً كلاسهای كهنه و قریبالتخریب، با نیمكتهای شكسته و قدیمی و در موقعیت عبور و مرور دانش آموزان (مثل كلاسهای كنار پله) با جذابیت ناسازگار است و برای دانش آموز محیطی خوشایند نمیباشد.
نتیجه:
1. جذابیت كلاس با روشهای جذاب تدریس، متن جذاب و معلم پرجاذبه حاصل میشود. در این میان سهم معلم سهم عمدهای است. بنابراین هنر معلمی در آن است كه از كمترین دادهها و داشته ها بیشترین بازدهی را داشته باشد و اگر فیالمثل متن درسی یا فضای فیزیكی كلاس دلپذیر و خوشایند نبود، با ایجاد جذابیتهای دیگر بر رونق كلاس درس بیفزاید.
2. جذابیت هم صورت منفی دارد و هم صورت مثبت. اگر معلمی وقت اصلی كلاس را به طنزگفتن، حاشیه رفتن و درس ندادن بگذراند و كلاس را بیقاعده و رها سازد، ممكن است برای برخی ایجاد جذابیت نماید اما این جاذبهها با اهداف تعلیمی و تربیتی ناسازگار و لذا منفی میباشد. مثلاً در ارزشیابیها و گزارشها به دست آمده است كه معلم جهت ارتباط با دانش آموز و شاید برای جذابیت كلاس برای دانش آموزان شیرینی میخرد. حقیقتاً آیا خریدن شیرینی كلاس را جذاب میسازد یا جذابیت منفی ایجاد میكند؟ (شاید همین عمل با یك طراحی دقیق و متناسب با ایام در خلال درس تنوع و جذابیت ایجاد كند اما برای دیگر ایام تدریس باید فكر و چارهای دیگر اندیشید مثلاً قسمتهایی از زندگانی بزرگان، اهل معرفت و دل و … را بیان كرد.)
3. قرآن كه كتاب حیانی است و گفتار آن برای پیروانش بیشك باور كردنی و پذیرفتنی میباشد، برای رساندن پیام خود از داستان و هنرهای تجسمی و كلامی بهره برده است. نثر شیوا و بلیغ برگزیده است. ساده و بدون پیچیدگی سخن گفته است. به مقتضیات زمانی و مكانی و مخاطب خویش عطف توجه نشان داده است. از تمثیل بهره گرفته و سبك گفتار خویش را متناسب با پیامی كه میخواهد ارائه كند، انتخاب كرده است. در واقع از هنر جذب مخاطب نهایت استفاده را برده است. اگر قرآن برای مخاطب چنان شأنی قایل میشود كه میخواهد باجاذبههای هنری از او جذب كند معلمانی كه میخواهند پیام و محتوای قرآن را در قالب دروس معارف ارائه نمایند، به بهرهگیری از هنر ملزمترند.
متن درسی کتاب یکی از عوامل اساسی در ایجاد جذابیت و جلب توجه دانش آموزان به کتاب و در نتیجه درس می تواند باشد. با وجود این که معلم همیشه در کنار دانش آموز نمی باشد ، کتاب جذاب می تواند نقش مهمی در این کار داشته باشند.
جذابیت کلاسی از نظر فضای کلاسی مربوط به دو عامل می تواند باشد:
1). فضای معنوی و آموزشی ؛
2). فضای فیزیکی و مادی.
که فضای معنوی و آموزشی بسته به روابط بین معلم و دانش آموزان دارد و فضای فیزیکی و مادی محدوده كلاس، صندلی و نیمكت، رنگ و تمیزی و ... كه در جذابیت تأثیرگذار است.
پیشنهاد:
معلم برای ایجاد جذابیت بیشتر در کلاس درس و به وجود آوردن کلاسی شاد برای دانش آموزان _که می تواند یکی از عوامل جذب دانش آموز به کلاس در س باشد :
می تواند از طنز در کلاس استفاده کند .
درس را به استفاده از طنز تدریس نماید .
متن و محتوایی که برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود ، بر اساس علاقه ی آنان تدوین شود .
کلاس
در تدوین کتب درسی به این نکته باید توجه شود که بعضی از موضوعات در فصل و یا زمان خاصی از سال بهتر است تدریس شود ؛ مثلاً دروس مربوط به گیاهان در کتب علوم بهتر است در فصل بهار تدریس شود . پس در تدوین کتب به زمان و موقعیت درس توجه شود .
در کتاب ها می توان از نقاشی ها و تصاویر جذاب استفاده کرد . به عنوان مثال تصاویر و نقاشی های کتاب فارسی در چاپ های اخیر تصاویری غیر و اقعی می باشند .
اما در مورد فضای کلاسی میتوان از رنگ های شاد و جذاب در رنگ زدن درو دیوار کلاس ها استفاده کرد و حتی رنگ تخته های روی دیوار ( که در سال های گذشته به رنگ سیاه بود و لی در حال حاضر اکثراً به رنگ سبز رنگ می شوند.
مرکز یادگیری سایت تبیان
تجمیع: نسیم گوهری - تنظیم: داودی